دیکشنری
رو مرکز میدانی
english
1
geophysics
::
macroseismic epicentre
مشارکت کننده: سرکار خانم فاطمه سرخیل ID: 31560
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
رو بالش
رو براه کردن
رو براهی
رو بنا
رو به ازدیاد
رو به افزایش
رو به رو
رو به رو بودن
رو به رو شدن
رو به زوال بودن
رو به گسترش بودن
رو به کاهش
رو دادن
رو در رو
رو لباس
رو مرکز میدانی
رو نویسی رونویسی کردن
روآکنه
روئیده
روئین تن
روئینگ
روئینگ الاستیک باند
روا
روا داشتن
روا دانستن
روا نامه
روا کردن
روائح
روابط
روابط با جامعه
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید